ارتباط “برونگرایی” و “درونگرایی” با فن بیان کودکان و نوجوانان

معمولا برای آموزش فن بیان کودکان و نوجوانان و آموزش خوب صحبت کردن به آنها اولین موضوع با اهمیتی که به نظر می رسد لازم است بررسی شود، وضعیت اعتماد به نفس بچه ها و رفع خجولی آنهاست.
امّا سال ها مطالعه و تجربه در برگزاری کارگاه های آموزشی مهارت آموزی های کلامی برای بچه ها ثابت کرده، این مسأله یک پیش نیاز اساسی دارد، و آن بررسی تیپ شخصیّت آن ها از نظر برونگرا و درونگرا بودن است.
ویکی پدیا درونگرایی و برونگرایی را اینگونه تعریف کرده:
“برونگرایی و درونگرایی (Extraversion and introversion) یک صفت شخصیتی و یک بُعد اصلی (مرکزی) در نظریه شخصیت انسان است.
این دیدگاهیاست که توسط کارل یونگ در سال ۱۹۲۰ عمومیت و محبوبیت یافت؛ هرچند که هر دوی آنها درک همگانیِ محسوب شده، و مفهوم مورد استفاده از آن در روانشناسی، با منظور اصلی او متفاوت است، ولی به هر دو معمولاً به عنوان یک زنجیره پیوسته واحد نگریسته شده و بنابراین، بیشتر بودنش در یکی از آن دو مستلزم کاهش در دیگری است”
این نظریه بر این اصل استوار است که درونگراها انرژی خود را از درون خود دریافت میکنند (ایدهها و مفاهیم را از ذهن) و برونگراها انرژی خود را از دنیای بیرون خود و در ارتباط با دیگران.
اینکه شخصیّت “درونگرا” بودن یا “برونگرا” بودن بچه ها، می تواند تأثیر مستقیمی برروی مهارت خوب صحبت کردن آن ها بگذارد، موضوع اجتناب ناپذیری است، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، اما بهتر است برای شناخت بیشتر این ارتباط، قبل از هر بحثی مروری داشته باشیم بر خصوصیت های این دو نوع تیپ شخصیتی در کودکان و نوجوانان:
درونگرایی در بچه ها
“درونگرایی” رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. به عبارت دیگر بچه ی درونگرا، آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلّط بر خواسته ها و نفس از خود نشان می دهد.
برخی دیگر از خصوصیّت های بچه های درونگرا به شرح زیر است:
♣ حضورشان در جمع کمتر است و تا جایی که می توانند، خود را از جمع دور نگه می دارند.
♣ توجّه بیشتری به مطالعه و فعّالیّت های ذهنی و انفرادی از خود نشان می دهند.
♣ بیشتر دوست دارند به جای حرف زدن، تفکّر کنند.
♣ سکوت و کم حرفی را ترجیح می دهند، و تا جایی که مجبور نباشند، صحبت نمی کنند.
♣ خیلی دوست ندارند، اتّفاقات و داستان هایی که در طول روز برایشان اتّفاق می افتد برای کسی بازگو کنند.
♣ بیشتر تصمیمات خود را در خلوت می گیرند و خلوت کردن با خود را خیلی دوست دارند. و به همین دلیل از جاهای شلوغ بیزارند.
♣ صدای صحبت کردن شان نسبت به آدم های برونگرا کمتر است، و برای این کار انرژی کمتری می گذارند.
نکته ی قابل توجّه در مورد بچّه های درونگرا:
در پاره ای از موارد به بچه های “درونگرا” به اشتباه برچسب خجالتی بودن می زنند، که این کار اشتباه است، چه بسا “درون گراهایی” که توان صحبت کردن در جمع را به راحتی دارند، ولی به خاطر ترجیحی که تیپ شخصیّتی شان دارد، دوست ندارند در جمع حضور زیادی داشته باشند.
برخی از والدین تشخیص مناسبی از تیپ شخصیّتی فرزندشان نداشته و از خجالتی بودن فرزند خود گلایه می کنند، در صورتیکه آنها چنین مشکلی نداشته و تنها خصوصیّت شخصیتی اش باعث شده چنین برداشتی از رفتار او پیدا نمایند.
برونگرایی در بچه ها
همانطور که از نام این تیپ شخصیتی مشخص است، “برونگرایی” رفتاری است که نمود بیرونی و خارجی آنها بیشتر است. بدیهی است رفتارهای آنها با فعّالیّت عملی بالاتری همراه است.
برخی دیگر از خصوصیّت های بچّه های برونگرا به شرح زیر است:
♣ این بچّه ها تسلّط کمتری بر نفس و خواسته خود دارند.
♣ در جمع دوستان و آشنایانشان از اعتماد به نفس بیشتری، برای اظهار نظر برخوردار هستند.
♣ از فعّالیّت های گروهی لذّت می برند، و آن را به فعّالیّت های انفرادی ترجیح می دهند.
♣ وقتی در حال بازگو کردن اتفاقات هستند، احساس شان این است انرژی خوبی به سمت خود جذب کرده اند.
♣ وقتی که در جایی حضور دارند، این حضور توأم با سرو صدا و جنب و جوش زیادی همراه است.
♣ تُن صدای قوی تری دارند، و با صدای بلندتری صحبت می کنند.
♣ سرعت صحبت کردن آنها نسبت به افراد برونگرا بیشتر است.
تفاوت بچّه های ” برونگرا” و “درونگرا”
برای اینکه تفاوت این دو گروه شخصیتی بیشتر برایتان روشن شود، این تفاوت را از پنج جنبه زیر مورد بررسی و دقّت نظر قرار خواهیم داد:
۱–میل و خواسته:
بچّه هایی که “درونگرا” هستند، اگر با مشکلی مواجه می شوند، توجه به افزایش آگاهی خود دارند، قبل از اینکه در مورد آن بخواهند بحث کنند. بدیهی است وقتی بخواهند در مورد موضوعی راه حلّی پیدا کنند، مایلند که این راه حل را در سکوت و تنهایی خود به دست بیاورند.
به عبارت دیگر آنها بسیار متمایل هستند که پردازش اطلاعات را در درون خود انجام دهند.
امّا “برونگراها”، مدام در حال جستجو کردن برای یافتن فرصت هایی برای گفتگو کردن و فعّالیّت های اجتماعی هستند، آنها برای نوشتن خاطرات روزانه خود تمایلی نشان نمی دهند.
آنها نیاز به این دارند که بازخورد فوری از برخوردها و رفتارهایشان، خواه والدین شان باشند، خواه معلّم یا دوستان شان، ببینند و گاهی وقت ها به صراحت این مسأله را عنوان می کنند و بیشتر انتظار به دیدن واکنش های غیرکلامی دارند.
برای حل مشکل خود تمایل دارند در گفتگوهای گروهی شرکت کنند و از مشارکت جمع برای رفع این مشکل استقبال می کنند. بچّه های “برونگرا” دوست دارند با صدای بلند فکر کنند، و بهترین راه حل ها را در هنگام حرف زدن به ذهن شان خطور می کند.
۲– تصمیم گرفتن:
بچّه های “درونگرا” قبل از اینکه بخواهند هر گونه تصمیمی بگیرند به زمان نیاز دارند، بدیهی است این افراد تصمیم گیری مستقل و بدون دخالت دیگران برایشان مطلوب تر است. در عوض اشخاص “برونگرا” در مواقع بحرانی دوست دارند به سرعت عکس العمل نشان دهند. آنها قبل از تصمیم گیری دوست دارند از دیگران اطلاعات مورد نیازشان را دریافت نمایند.
۳-تعاملات بین فردی:
بچّه های “درونگرا” وقتی با دیگران تعاملات شان زیاد می شود به شدّت احساس می کنند انرژی مورد نیازشان کاهش یافته و تحلیل رفته است، و برای تجدید این انرژی نیاز به سکوت و تنهایی دارند. در صورتی که “برونگراها” با تعامل با دیگران هست که انرژی می گیرند و وقتی تنها هستند، سطح انرژی آنها پایین می رود.
۴- توجّه و تمرکز:
اگر بچّه ای هنگام سکوت تمرکز نداشته باشد و در تمرکز بر روی افراد و اشیاء پیرامونش ناتوان باشد، “برونگرا”؛ و اگر بر روی افکار و نظرات درونی خود تمرکز زیادی داشته و اغلب به گفتگوی درونی مشغول باشد “درونگرا” است. این تیپ شخصیّتی، یعنی “درونگراها” از تمرکز در سکوت بر روی یک موضوع لذّت برده و بر روی تفکّرات و نظرات درونی شان تمرکز زیادی دارند.
۵- نقاط قوّت طبیعی:
استعداد و نقاط قوّت طبیعی بچّه های “درونگرا” در مستقل عمل کردن آنهاست. آنها به نظرات دیگران به اندازه کافی توجّه دارند، و قبل از اینکه کاری انجام دهند موقعیّت مربوطه را خوب بررسی می نمایند، همچنین آنها هنگام بروز بحران در آرام کردن افراد و گروه ها به نحو احسن انجام وظیفه می کنند.
از نقاط قوّت “برونگراها” به وجود آمدن احساس شور و هیجان آنها می توان اشاره کرد. همچنین آنها در عکس العمل نشان دادن سرعت قابل قبولی دارند و به افراد و گروه ها به خوبی انرژی را منتقل می کنند.
۶- نقاط ضعف طبیعی:
“درونگرها” از درمیان گذاشتن افکارشان با دیگران ناتوان هستند. آنها معمولا تمایلی به گرفتن مشورت از دیگران ندارند و قبل از اینکه کاری را انجام دهند بیش از اندازه و به صورت افراطی فکر می کنند . آنها به مکتوب کردن مطالب بیش از اندازه تأکید دارند.
نقاط ضعف طبیعی بچّه هایی که “برونگرا” هستند، این است که به دیگران در صحبت کردن فضای کافی را نمی دهند و دوست دارند خودشان به اصطلاح متکلّم وحده باشند، همچنین به اطلاعات دیگران خیلی توجّهی ندارند و قبل از فکر کردن واکنش نشان می دهند.
شش مورد اشاره شده در بالا مهم ترین تفاوت هایی بودند که می توان در مورد بچّه های “برونگرا” و “درونگرا” از جنبه های مختلف در نظر گرفت.
از زوایای دیگری نیز می توان به این اختلافات توجه کرد، که به نظرم اگر بخواهیم بیشتر از این وارد جزئیات مباحث بشویم، وارد موضوعات روانشناسی خواهیم شد.
به عنوان مثال “درونگراها” با شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به گفتگوهای دیگران، به نوعی باعث آزار دیگران می شوند و بر عکس همین مسئله، بچّه هایی که “برونگرا” هستند با صحبت کردن و جلب توجّه زیاد به دیگران، اجازه مطرح شدن به آنها نداده، و این موضوع ممکن است باعث آزارشان شود.
حالا که با ویژگی های بچّه های “برونگرا” و “درونگرا” به صورت کلّی آشنا شدید، شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که چگونه می توانید متوجّه شوید که فرزند شما به کدام یک از این دو تیپ شخصیّتی تعلّق دارد.
این مسئله از آن جهت دارای اهمیّت است که می توانید، بسته به تشخیصی که انجام می دهید، با اتّخاذ راهکارهای مناسب، مقدمه افزایش اعتماد به نفس فرزندتان را در هنگام صحبت کردن در مقابل جمع که یکی از پیش نیازهای اساسی فنّ بیان است، به صورت مطلوب و مؤثری فراهم نمایید.
راستش را بخواهید، برای آموختن مهارت های کلامی به بچّه های “برونگرا” با مشکل کمتری مواجه هستید، امّا برای تعامل با بچّه هایی که تیپ شخصیّتی “درون گرایی” دارند، پدر و مادرها معمولاً با دردسر مواجه می شوند. سوءتعبیری که معمولاً در این مورد اتّفاق می افتد و پیش از این هم به آن اشاره شد این است که، دیگران به اشتباه فکر می کنند این بچّه ها، خجالتی، منزوی و غیرصمیمی هستند. بدیهی است که این طرز تفکّر در مورد این تیپ شخصیّتی از بچّه ها درست نبوده، و باعث می شود رفتار درستی با آنها انجام نشود.
برونگرایی یا درونگرایی؛ چگونه می توان آنها را در بچه ها تشخیص داد؟
با روشی که در زیر توضیح می دهم، این امکان برایتان بوجود می آید که بتوانید تا اندازه زیادی تشخیص دهید، آیا فرزند شما در گروه “برونگراها” تعریف می شود، یا ویژگی هایش او را جزء “درونگراها” قرارمی دهد.
بدیهی است این مسئله به غیر از کمکی که می تواند در مورد آموزش مهارت های کلامی و فن بیان برایشان داشته باشد، در بسیاری از جبنه های دیگر زندگی یاری رسانشان خواهد بود.
برای شروع کار لازم است به سئوالات زیر با توجه به خصوصیاتی که از فرزندان خود سراغ دارید با بله یا خیر پاسخ دهید:
۱- سرگرمی های آنها، آیا دارای تنوّع است؟
۲- آیا در تعامل با دیگران، شخصیّت پرحرفی دارد؟
۳- سرزندگی و نشاط شان، در وضعیّت خوبی قرار دارد؟
۴- آیا از شرکت در مهمانی های شاد، لذّت می برند؟
۵- آیا از ملاقات با افراد جدید لذّت برده، و از آن استقبال می کنند؟
۶- در فعّالیت های اجتماعی، آیا حضور کم رنگی دارند؟
۷- آیا به گشت و گذار و سفر کردن، علاقه مند هستند؟
۸- اگر بحث مطالعه کردن در میان باشد، آیا آن را با ملاقات با دیگران، ترجیج می دهند؟
۹- تعداد دوستان شان زیاد هستند؟
۱۰- آیا خود را فرد بی توجّه و بی قیدی می بینند؟
۱۱- در پیداکردن دوستان جدید، آیا پیش قدم می شوند؟
۱۲- آیا در کنار دیگران، ترجیح می دهند ساکت باشند؟
۱۳- می توانند در مهمانی هایی که خیلی شاد نیست، سررشته مجلس را به دست بگیرند، و آن را شاد کنند؟
۱۴- آیا رقبتی برای تعریف لطیفه های خنده دار، در جمع دوستانشان نشان می دهند؟
۱۵- معاشرت کردن با دیگران را دوست دارند؟
۱۶- در هنگام گفتگو، آیا حاضرجوابی در کلام آنها می بینید؟
۱۷- کارهایی که نیاز به سرعت عمل بالایی دارند، آیا در انجام دادن شان، تمایلی از خود نشان می دهند؟
۱۸- زمانی که برای انجام کارها اختصاص می دهند، آیا بیشتر از حدّ توان آنهاست؟
۱۹- توانایی راه اندازی یک مهمانی را در وجود آنها می بینید؟
۲۰- از هیجان و شلوغی در اطرافشان، آیا استقبال می کنند؟
۲۱- به نظر دیگران، آیا آنها بچّه ی بانشاط و سرزنده ای محسوب می شوند؟
اختصاص نمره برای پاسخ سئوالات:
برای در نظر گرفتن نمره به منظور تفسیر نتایج، به هر پاسخ مثبت یک امتیاز، و برای هر پاسخ منفی صفر امتیاز لازم است در نظر گرفته شود. در مورد سئوالات ۶، ۷ و ۱۰؛ تعیین نمره را به صورت عکس انجام دهید. در پایان لازم است امتیاز تمامی ۲۱ سئوالی که در بالا به آن پاسخ می دهید را با هم جمع نمائید.
تفسیر نتایج و بررسی پاسخ ها:
تفسیر نمره های بالاتر از ۱۴:
اگر نمره ی اختصاصی به فرزند شما بالاتر از ۱۴ باشد، می توان گفت که تیپ شخصیّتی او “برونگرایی” است.
چنین فردی برای اداره امور زندگی خودش، به محرک های انگیزشی قوی تری نیازمند است. این بچّه ها دارای دیدگاه خارجی و به عبارت دیگر عینی بوده، و سطح فعّالیت های عملی بالایی دارند.
با چنین ویژگی هایی طبیعی است که میزان تسلّطی که بر خودشان دارند نسبت به افراد “درونگرا” کمتر است و تمایل دارند که بر محیط اطراف خود تأثیرگذار بوده و با دیگران به رقابت بپردازند، و از اینکه در مجامع و فعّالیت های اجتماعی ظاهر شوند استقبال می کنند.
تفسیر نمره های پائین تر از ۱۴:
بچّه هایی که نمره ی پایین تر از ۱۴ کسب کرده باشند، به احتمال زیاد “درونگرا” هستند. این بچّه ها برای شروع و یا ادامه دادن کارها، به انگیزه های خیلی ویژه و با قدرتی نیاز ندارند. آنها آمادگی بیشتری برای خودداری کردن و مسلّط شدن بر نفس شان از خود نشان می دهند.
آنها ترجیح می دهند، بیشتر فرصت های خود را به مطالعه و یا در تنهایی بگذرانند؛ و به دلیل اینکه از تنها بودن لذّت می برند، خیلی تمایلی به معاشرت با دیگران و حضور در جمع ندارند.
بعد از اینکه نمره ی اختصاصی به فرزند خود را مشخص کردید، اتّخاذ برخی از راهکارها، می تواند به آنها کمک نماید تا از میزان “برونگرایی” و یا “درونگرایی” آنها کاسته، و به این شکل وضعیّت مطلوبی را برای آنها فراهم نماید.
یادمان باشد که تعادل در هر زمینه ای مفید است، بی شک به علت اهمیت موضوع است که حضرت علی(ع) فرموده اند:
“خیر الامور اوسطها”
همانطور که گفتم، بسته به اینکه فرزند شما به کدام یک از دو تیپ شخصیّتی که در موردشان صحبت کردیم، نزدیک تر باشد، در حوزه صحبت و سخنرانی کردن در جمع و یا گفتگوهای دو نفره ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند.
به عنوان مثال، بچّه هایی که تیپ شخصیّت “برونگرایی” شدیدی دارند، تمرکز ویژه ای روی حرف هایی که می زنند نداشته، و گاهی سرعت صحبت کردن آنها به گونه ای است که نمی توانند عبارت ها را واضح و گویا تلفظ نمایند.
به علاوه ممکن است در جمعی که در آن به سر می برند، خودشان را به اصطلاح متکلّم وحده فرض نموده و ارتباط و تعامل دو طرفه ای که در هر نوع گفتگوی مناسبی لازم است برقرار شود را، رعایت نکرده، و باعث اذیّت شدن دیگران در جمعی که به سر می برند بشوند.
از طرف دیگر بچّه هایی که خصوصیّت “درونگرایی” در آنها نمود بیشتری دارد، به علّت حضور کم رنگی که در جمع دارند، خیلی تمایلی به صحبت کردن، در آنها دیده نمی شود، و برای این کار نیز انرژی لازم را نمی گذارند. برای این بچّه ها لازم است کار بیشتری انجام شود.
نکته دیگری که در مورد لزوم تعادل سازی تیپ شخصیّتی بچّه ها باید در نظر بگیرید، این است که علاوه بر تأثیر زیادی که این آگاهی نسبت به آموزش مهارت های کلامی برای آنها از خود برجای می گذارد، باید توجّه کنید که بخش های زیادی از زندگی آنها را نیز، مانند ارتباط مؤثر دچار چالش می کند.
بنابراین ایجاد اعتدال در هر دو مورد، می تواند در طول زندگی برای آنها مفید باشد.
به همین دلیل توجّه شما را در ادامه به راهکارهای پیشنهادی برای رویکرد اصلاحی که می توانید در برخورد با هر دو گروه به صورت مجزا داشته باشید، جلب می نمایم.
راهکارهایی که به بچّه های “درونگرا” می تواند کمک کند:
۱- ایجا امکان برای شرکت در برنامه های جمعی مورد علاقه شان:
بر اساس خصوصیّت هایی که از بچّه های درونگرا برشمردیم، ممکن است آنها از فعّالیّت های جمعی گریزان باشند، مثلاً علاقه ای به شرکت در میهمانی ها نداشته باشند. ولی می توانید جایگزین های مناسبی برای آن انتخاب، و به آنها پیشنهاد دهید.
کمی فکر کنید:
آیا او در یکی از زمینه های ورزشی و یا هنری علاقه خاصّی از خود نشان می دهد؟ و از انجام دادن آنها لذّت می برد؟
اگر چنین است، می توانید از این فرصت استفاده نموده و آنها را برای انجام فعّالیت های جمعی در همین رابطه تشویق نمائید.
یادتان باشد که شرکت در فعّالیّت های جمعی تنها به مهمانی رفتن خلاصه نمی شود، و اگر کمی دقّت کنید می توانید جایگزین های مناسبی رابرای آن پیدا نمائید.
بنابراین فرصت را از دست نداده؛ دست به کار شوید، و برای نقش آفرینی بیشتر فرزندتان در فعّالیّت های گروهی، مورد مناسبی انتخاب، و به او پیشنهاد دهید.
یادتان باشد، لزومی ندارد او را از اصل ماجرا مطّلع نمائید؛ بلکه به صورت غیرمستقیم، مسیری را فراهم کنید تا او بتواند از انتخاب خود لذّت برده و تجربه ی جدیدی را از مشارکت جمعی پیدا نماید.
۲- اطّلاعات او را افزایش دهید:
اگر احساس می کنید فرزند شما به این دلیل در کارهای گروهی شرکت نمی کند که حرفی برای گفتن ندارد، بنابراین دست به کار شده و از هر راهی که می توانید مسیر کسب اطلاعات و بالابردن سطح دانش او را افزایش دهید. در اختیارگذاشتن منابع جدید مورد علاقه ی او می تواند یکی از راهکارهای مناسب در این مورد باشد.
می توانید او را به عضویّت یکی از کتابخانه های عمومی شهر محل سکونت خود درآورده و برای استفاده کردن از منابع این مراکز او را راهنمایی نمائید. بدیهی است آشنا کردن او با افراد مطلع و نشان دادن مسیر کسب دانش و اطلاعات توسط آنها می تواند یکی از راهکارهای جایگزین دیگر باشد.
۳- تا جایی که می توانید در خانواده خود به ابراز احساسات بپردازید:
شما به عنوان والدین و بهترین الگوی فرزندتان، لازم است بتوانید به راحتی در مورد احساساتتان با سایر اعضای خانواده صحبت، و تبادل نظر کنید. چنانچه خود را نسبت به انجام این کار موظف کنید، به صورت غیر مستقیم بر روی آنها تأثیر گذاشته و او نیز به راحتی می تواند این کار را انجام دهد.
به این شکل در حقیقت راه را برای ابراز احساسات در خانواده توسّط بچّه ها باز کرده و آنها را به صحبت کردن و خارج شدن از لاک تنهایی خود تشویق می نمائید.
به این مقاله هم نگاه کنید:
۱۰ گام تا افزایش فن بیان کودکان و نوجوانان و نوجوانان (نقشه راهی برای برای والدین)
راهکارهایی که به بچّه های “برونگرا” می تواند کمک کند:
۱-شمارش اعداد قبل از شروع صحبت:
بچّه های “برونگرا” معمولاً برای شروع صحبت خود، تأمل و حوصله زیادی ندارند، و به همین دلیل باید کاری کنید که قبل از مشارکت در گفتگوهای جمعی، در مورد کمیّت و کیفیّت صحبتی که می خواهند داشته باشند، با دقّت بیشتری رفتار نمایند.
اگر با چنین بچّه هایی مواجه هستید، ضمن آگاه کردن آنها از مشکل موجود، از آنها بخواهید قبل از شروع صحبت خود، از شماره ۱ تا ۱۰ در ذهن خود اعداد را شمارش نموده و پس از آن شروع به صحبت کردند کنند.
اگرچه انجام این کار شاید برای بچّه های “برونگرا” در ابتدا کمی مشکل باشد، ولی اگر به انجام این کار عادت کنند، در پاره ای از موارد، از صحبت های نامربوط خودداری نموده، و شروعی سراسیمه وار در گفتگوها نخواهند داشت.
۲-یادآوری به هنگام، وقتی که صحبت آنها زیاد می شود:
همانطور که گفتم، خصوصیّت بچّه های برونگرا اقتضاء می کند که به اصطلاح پُرچانگی کرده، و اجازه صحبت کردن به دیگران را ندهند.
راهکار و برخوردی که می توانید برای کمک به آنها داشته باشید را اجازه دهید، در قالب یک ضرب المثل قدیمی برایتان توضیح دهم.
نمی دانم این ضرب المثل را شینده اید که:
“اوستا عَلم، عَلم عَلم”َ
این ضرب المثل قدیمی که سال های پیش نمایش آن نیز در یکی از قسمت های سریال “مثل آباد” از تلویزیون پخش شد، جریان خیاطی است که به علّت عادتی که پیدا کرده، از پارچه هایی که دیگران برای دوختن لباس به او می سپارند، کمی برای خود قیچی کرده، و آن را بدون اجازه صاحب پارچه بر می دارد.
ماجرا به همین شکل ادامه پیدا می کند، تا اینکه آقای خیاط شبی خوابی می بیند، و در آن خواب، تکّه های پارچه هایی که دزدیده به یک چوب بزرگ چسبانده شده، و او را برای عذاب کشیدن به خاطر کاری که کرده به این چوب آویزان کرده اند.
خلاصه جناب خیاط به واسطه خوابی که دیده توبه کرده، و تصمیم می گیرد دیگر دست به این کار نزند. امّا از آنجا که به انجام این کار عادت کرده، به شاگردش می گوید، هر وقت طبق عادت خواست این کار را انجام دهد، با گفتن “اوستا علم، علم علم” به او خوابی را که دیده یادآوری نموده، تا از دزدی منصرف شده و این کار را انجام ندهد.
اینکه بر سر استاد خیاط چه بلایی می آید را می توانید با پیدا کردن اصل ماجرا از منابع مختلف پیگیری نمائید؛ امّا منظورم از آوردن این داستان اشاره به قراری است که خیاط بین خودش و شاگردش می گذارد برای یادآوری کاری که نباید انجام بدهد.
با ایجاد یک قرار داد داخلی بین خودتان یا یکی دیگر از عضای خانواده و فرزندی که برونگراست و احساس می کنید، بیش از اندازه صحبت می کند، و اجازه صحبت کردن به دیگران را نمی دهد، می توانید به همین شکل به توافق برسید.
شیوه کار می تواند اینگونه باشد: در زمانی که او حواسش نیست به واسطه یادآوری که به آنها می کنید، صحبت خود را به پایان رسانده و یا آن را خلاصه کند، و بدین شکل دیگران را نیز در گفتگوی خود سهیم نمایند.
در حقیقت شما یا یکی از اعضای خانواده، در هنگام مقتضی نقش نوعی زنگ هشدار و یادآوری را برای او بازی خواهید کرد.
۳-شناسایی علاقه مندی های فردی، و کمک به شناخت آنها:
فرزند شما هر اندازه که خصوصیّت های “برونگرایی” داشته باشد، باز هم می توان علاقه مندی های دیگری در او شناسایی کرد، تا با تقویّت آنها، کم کم امکان مقابله با برونگرایی برایشان فراهم شود.
این که به چه صورتی می توانید این خصوصیت ها را کشف نموده و از آن استفاده نمائید، در هر بچّه ای متفاوت است. و پدر و مادرها بهتر از هر کسی این کار را می توانند انجام دهند.
شناسایی این علاقه مندی ها و اهمیّت دادن به آنها کمک می کند، تا این بچّه ها لذّت بردن از تنهایی را نیز تجربه کرده و وقتی که در این موقعیّت قرار می گیرند، کم تر ابراز بی تابی و سختی نمایند.
سخن پایانی
تا اینجا اطلاعات کاملی از ویژگی های افراد “درونگرا” و “برونگرا” به دست آوردید. و سعی شد مسائل مختلفی که پیرامون ویژگی های این دو گروه از تیپ شخصیّتی، تا جایی که برایتان سودمند بود روشن شود.
با آشنایی با این ویژگی ها اشتباهاتی که معمولاً افراد مختلف در برخورد با این دو تیپ شخصیّتی مرتکب می شوند را نخواهید کرد، و از طرف دیگر تمهیدات مناسبی که می توان از طریق انجام آنها تعادل مناسب را در آنها ایجاد کرد، را فراگرفتید، که همه اینها علاوه بر تاثیری که در موفقیت فرزندتان می گذارد، کمک می کند تا به مهارت فن بیان آنها نیز با دید واقع گرایانه تری نگریسته و بایسته های این مسیر را بتوانید بهتر تشخیص دهید.
نکته دیگر در رویکردی که لازم است اتخاذ کنید در مورد آموزش مهارت های کلامی به بچه های درونگرا این است که، اعمال آموزش های خود و تمرین هایی که برای افزایش توانمندی آنها در فن بیان معمولا ارائه می شود را با اجبار همراه نکنید.
بدون هیچ عجله ای اجازه دهید آنها نخست ضمن کنار آمدن با ویژگی های شخصیتی خود، فلسفه لزوم فراگرفتن این مهارتها را بیاموزند، سپس همزمان ضمن تعدیل خصوصیت هایی که در آموزش فن بیان آنها تاثیر گذار است، برای افزایش توانمندی های خود و استفاده از تکنیک ها و تمرین های مختلف این مهارت ارزشمند، گام های عملی خود را بردارند.
بدین شکل از فراگرفتن این مهارت سرخورده نشده و تمام توان خود را برای یادگرفتن آن اختصاص خواهند داد.
دیدگاهتان را بنویسید